< مطالب طنز – حیف نون - جوجو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مطالب طنز – حیف نون

حیف نون با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از 2 سال حل کردم . دوستش میگه: 2 سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته 7 تا 10 سال.

 

حیف نون با دوست دخترش تو ماشین بودن می بینه جلوتر ایست بازرسیه به دوست دخترش می گه تو پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو مستقیم تجریش که من دوباره سوارت کنم ……بعد از ایست بازرسی دختره یادش می ره بگه تجریش می گه ونک . حیف نون می گه شرمنده مسیرم نمی خوره.

 

به حیف نون میگن: @ یعنی چی؟ میگه: ای دورت بگردم

 

خدایا به من عشق بده تا شوهرم را دوست بدارم؛ صبر بده تا بتوانم تحملش کنم؛ اما قدرت نده که می زنم لهش می کنم! …

 

یارو میره خواستگاری. ازش می پرسن چه کاره ای؟ روش نمیشه بگه قصاب، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم!

 

حیف نون داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟گفت: عاشق شدم!باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی!

خر و گاو دعواشون میشه خره میره رو دیوار مینویسه گاو خر است

گوشه ای از نامه عاشقانه هالو به زنش : بدون توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت .

یه اقایه بالا شهری به پایین شهری میگه:ببخشید اقا زن ذلیل یعنی چی؟ پایین شهری:همون که شما بهش میگین تفاهم

یه روز یه عنکبوت قرص اکس می خوره پتو میبافه

 

مرد خسیسی که سی سال قبل از یک فروشگاه کفشی خریده بود، دوباره وارد همان مغازه شد و گفت: ما باز آمدیم!

 

چرا با جوراب خوابیدی؟ آخه اینطوری راحت‌تر می‌خوابم! واسه چی؟ واسه اینکه دیشب با کفش خوابیدم، خوابم نبرد!

 

اولی به دومی: آن دو نفر را می‌بینی؟ ده سال است که ازدواج کرده‌اند و به قدری یکدیگر را دوست دارند که آدم فکر می‌کند اصلا ازدواجی بین‌شان صورت نگرفته است!

 

رئیس: خجالت نمی‌کشی تو اداره داری جدول حل می‌کنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمی‌ذاره آدم بخوابه








تاریخ : سه شنبه 93/4/3 | 11:22 عصر | نویسنده : جوجو | نظر

  • پرشین بلاگ | ایران بلاگ | ویندوز سون